همه طرفدار تبلیغات بازرگانی نیستند. این کار گرچه فواید و طرفداران بسیاری دارد ولی بسیاری نیز مخالفان هستند. تبلیغات بازرگانی یکی از اصلی‌ترین منابع مالی رسانه‌ها است و رقابت شرکت‌ها را در جذب و انتشار پیام‌های تجاری دو چندان کرده است. هنگامی که پیدایش رسانه‌های نوین نظیر ماهواره و اینترنت و پخش فرامرزی و بدون مانع آنان را هم در نظر بگیریم، انگیزه و دلایل قانونمند کردن تبلیغات بازرگانی را متوجه می‌شویم. در این مقاله به بررسی تبلیغات بازرگانی وفروش کالا میپردازیم.

تبلیغات بازرگانی وفروش کالا

امروزه نقش و اهمیت تبلیغات بر کسی پوشیده نیست. مخصوصاً اینکه تبلیغات در حوزه تجارت و سیاست رشد فزاینده‌ای داشته است. حتی در تجارت نیز، تبلیغات به یک تجارت بزرگ تبدیل شده است. هزینه هنگفتی که مؤسسات تجاری و نهادهای سیاسی، صرف تبلیغات می‌کنند می‌تواند اهمیت این امر در پیشرفت مقاصد تجاری و سیاسی نشان دهد. بیشتر روزنامه‌ها و مجلات و تقریباً تمامی شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی در جهان همه یا بخش اعظم درآمد خود را از راه تبلیغات و آگهی‌های تجاری به‌دست می آوردند. هدف اصلی تبلیغات هم در حوزه تجارت و هم در حیطه سیاست، ایجاد تداعی و آشنایی است. یعنی متخصصان تبلیغات می‌کوشند تا بین کالای موردنظر و یک رویداد جالب‌توجه در ذهن مخاطبان خود تداعی ایجاد کنند تا این تداعی، آشنایی بانام کالای موردنظر را به همراه بیاورد.

ایجاد انگیزه برای خرید

چرا باید این کالای خاص را تهیه کرد و نه دیگری را؟

انگیزه‌ها، جواب این چراها و پرسش‌ها هستند که در آن دلیل اجرای یک کار مشخص می‌شود. کار یک فرد که تبلیغات را بر عهده دارد نیز همین است. این فرد انگیزه مشتری برای خرید را بالا می‌برد. تمام دشواری کار تبلیغات در همین است که به مخاطب قبولانده شود به کالای موردنظر احتیاج دارد و خواهان آن است. در یک کار تبلیغی، مخاطب تحریک شده و با تأثیری که از آن کار تبلیغی در او ایجاد شده به برنامه‌ریزی برای خرید کالای موردنظر می‌پردازد. ما در این مقاله بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.