توضیحات
ویتگنشتاین
لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین فیلسوف بزرگ و مشهور اتریشی قرن بیستم بود. او درهای زیادی را درزمینه های ریاضی، فلسفه زبان و فلسفه ذهن گشود و مشکلات و مسائل زیادی را حل کرد. او همچنین سالهای زیادی در دانشگاه کمبریج استاد بود و تدریس میکرد. فلسفه ویتگنشتاین انعکاسی از تحولات زبانی است. زبان در ابتدا تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با هدف تألیف، ظهور کرد که امروزه از آن، به فلسفه زبان، یاد میکنیم. در فلسفه وی هر دو کاربرد زبان مورداستفاده قرار میگیرد. او در کتابی که نوشته است از نظریه تصویری زبان سخن میگوید. او در برههای از زمان فلسفه را رها کرد و به فترت روی آورد. در این دوره او به نظریهی دوم میاندیشد و با بازگشتت به فلسفه پژوهشهای فلسفی را آماده کرد که در زمان حیات وی منتشر نشدند و بعد از مرگ وی انتشار یافتند.
فلسفه ویتگنشتاین
ویتگنشتاین تنها فیلسوفی است که تمامی آرا و آثار وی بر محور زبان استوار هستند. او معتقد است که فلسفه نقادی و بازی با زبان است. هدف او همیشه بر پایه فهم و درک ساختار زبان استوار بوده است. وی در ابتدا به این اعتقاد داشته که ساختار واقعیت ساختار زبان را نیز تعیین میکند پس زبان نمیتواند جهان و واقعیت را نشان دهد.
اثر مهم و مشهور او رساله منطقی فلسفی است. او همچنین پژوهشهای فلسفی داشت که بهوسیله آنها مسیر و جهت فلسفه را تغیر داد. او را باید نقطه عطفی در تاریخ تفکر فلسفی و همچنین همتراز فالسفهای چون دکارت، کانت، هایدگر و… در نظر گرفت که انقلاب و چرخش زبانی جدیدی را ایجاد کردند. در طول تاریخ تفکر فلسفی میتوان کسانی را پیدا کرد که آغازگر یک انقلاب و تحول فکری بودهاند. شاید بتوان گفت سوفسطائیان اولین انقالبیون تاریخ فلسفی هستند. موضوع پژوهش فلسفی را از عالم و طبیعت به پژوهش درباره خودشان تغییر دارند و یا میتوان به کانت اشاره کرد که با آراء و عقاید خود توجه متفکران را از متعلق شناسایی بهسوی فاعل شناسایی و تواناییها و محدودیتهای ذهن آن معطوف ساخت تغییر دادند.